دریا شدم رعنا
عاشقانه های من و تو
❤❤ しѺ√乇 ❤❤

 زلف تو خیس و تنت سرد و هوا بارانی

اشکها جریان داشت ،
کودک کوچک تنهاییت آرام نداشت
چشمهایت گریان ،
دل من همچو خزان
سرت از نرده ی ایوان به زمین آویزان
طلب یار ز دریای دو چشم ،
لحظه ای شادی و گاهی هم خشم ،
تو چه زیبا بودی !
و تکانهای سرت زیباتر
 
زلف تو خیس و تنت سرد و هوا بارانی
در هیاهوی تمنّا ، گذر ثانیه ها ،
کاش میدانستی
که منِ غم زده آنسوی نگاهت ، حیران
فکر یک لحظه که آرام شوی …. رام شوی ،
خون دل خوردم و فریاد زدم :
نهراس …
آری “یک مرد” اینجاست
که سرانجام تو را خواهد برد
به همان ساحل زیبا که در آن خاطره ها ،
رنجها ، فاصله ها ناپیداست
 
زلف تو خیس و تنت سرد و هوا بارانی
شاید این مردِ پر از درد نمیخواست بداند که هنوز
سفر از خاطره ها آسان نیست ،
موج دریای غمت طوفانی است
و در این راه ، از این موج گذر باید کرد
صبر باید میکرد،
موج دریای غمت رام شود، شاید آرام شود…
 
زلف تو خیس و تنت سرد و هوا بارانی
شاید این مرد پر از درد خودش میدانست
که در این راه پر آشوب ، زمین خواهد خورد
و تو را باد جدا خواهد کرد
و به جای دگری خواهد برد
 
 
 
شاعر:  آرش منتظری (یک مرد)

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

سه شنبه 18 مهر 1391برچسب:, :: 15:10 :: نويسنده : احسان

درباره وبلاگ

تا شقایق هست زندگی باید کرد.
موضوعات
آرشيو وبلاگ
نويسندگان


ورود اعضا:

<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 25
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 47
بازدید ماه : 804
بازدید کل : 7546
تعداد مطالب : 593
تعداد نظرات : 91
تعداد آنلاین : 1


IranSkin go Up
این صفحه را به اشتراک بگذارید